ویژگی شخصیتی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی
✅به شدت از متارکه می ترسد و رفتارشما را اغلب معنی ترک کردن می داند.
✅سابقه ی روابط پر تنش و بی ثبات.
✅تصویر شکننده از خود.
✅سابقه ی رفتار دمدمی مثلاً : دمدمی مزاجی، سوء استفاده از مواد، رانندگی بی محابا،بی بندوباری جنسی و … .
✅میل به خودکشی یا زخمی کردن خود دارد.
✅حوصله اش در نوسان شدید است ( بین افسردگی و عصبانیت).
✅به طور مزمنی احساس خالی بودن و آزرده شدن میکند.
✅عصبانیت شدید و فحاشی های فیزیکی ، لفظی و بی احترامی می کند.
همه چیز درباره اختلال شخصیت مرزی
روانشناسان چنین فردی را که ویژگی هایی از این قبیل را دارا هستند، مرزی می نامند. در واقع اگر با یک نامزد پر آشوب قرار میگذارید یاعاشق او هستید به یک شخص مرزی دلبسته اید.
مرزی ها می خواهند تاثیرگذار باشند. زندگی با یک همسر مرزی با هیجان های گمراه کننده شروع اما به شوک عصبی یا سردرگمی منتهی میشود. این افراد پر آشوب، دمدمی و مستعد آسیب زدن به خود هستند.
اگر سابقه ی درگیر شدن با یک فرد آشوب گر را دارید بخش زیر را بخوانید:
پاتریک(نام پسر) زو(نام دختر) را برای اولین بار در یک کلوپ شبانه ملاقات کرد، زو دختر بسیار جذابی بود و بلافاصله نظر پاتریک را جذب کرد، او تنها بود و زیاد خوشحال بنظر نمی رسید.
پاتریک کنارش نشست و سعی به صحبت با او داشت، به نظر می رسید که زو به کسی اعتماد ندارد و کار به کندی پیش میرفت. کم کم زو شروع به صحبت کرد، آن ها چند بار رقصیدند. پاتریک وقتی قصد داشت چند دقیقه به دیدن دوستش برود زو موافقت کرد اما ظاهرا راضی نبود.
وقتی برگشت زو با پسر دیگری می رقصید. بقیه ی روز را باهم رقصیدند و حرف زدند. زو گفته بود که به خاطر سو استفاده های دوران کودکی دارای ضعف و شکنندگی است. آن ها به آپارتمان پاتریک رفتند و به درخواست زو رابطه ی جنسی برقرار کردند. رابطه ی آن ها جدی تر شده بود و هم چنان که زمان می گذشت زو میخواست وقت بیشتری را باهم بگذرانند. وقتی پاتریک سر کار می رفت ابراز تنفر می کرد و در روز چند بار با پاتریک تماس می گرفت.
او میگفت که عاشق پاتریک است و هیچ وقت کسی را به این اندازه دوست نداشته.
صبح که پاتریک خانه را ترک می کرد مراسم اخم کنانش را اجرا می کرد و گاهی با عصبانیت فریاد می زد: فکر می کردم مرا دوست داری. این دوره های عصبانیت همچنان تکرار می شد، اما وقتی پاتریک به خانه بر می گشت، مشتاق بود برایش آرایش کند ، انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده است.
هربار معلوم نبود که با کدام زو قرار است هم صحبت شود. همه ی این ها در فاصله ی ده روز اتفاق افتاد.
یک بعداز ظهر زو با حضور خود روبروی محل کار پاتریک ، او را به شدت شوکه کرده بود. زو بدون اطلاع پاتریک به آنجا رفته بود و منتظر خروج او بود.پاتریک به او گفت نباید بدون اطلاعش به اینجا بیاید و زو با عصبانیت فریاد زد در حالی که همکاران پاتریک شاهد ماجرا بودند. زو احساس طرد شدن می کرد و شدیدا پر آشوب بود. بعداز برگشت پاتریک به خانه زو با او تماس گرفت و گفت که تو لیاقت مرا نداری. پاتریک به خانه زو رفت و دید که پهن زمین شده و روی مچ دستش خون است، با اورژانس تماس گرفت. پزشک به پاتریک گفت که زو بخاطر وضعیت مشابه فعلی بارها به بخش اورژانس آمده و بخاطر چندبار تلاش جدی تر در بخش روان پزشکی بیمارستان پذیرش شده است او دچار افسرگی است و مشکلات شخصیتی دارد و این یک مسئله ی مزمن و طولانی مدت است.
پاتریک در حالی که متعجب بود ولی تلاش کرد برای مدتی با زو بماند. اوضاع کمی بهتر شد اما همچنان زو دلیلی پیدا میکرد تا به او تهمت بزند که دوستش ندارد یا آمده است که طردش کند. بعداز کمی تحقیق در مورد گذشته ی زو پاتریک متوجه شد که زو سابقه ی رابطه با افراد متعددی را داشته است.
پس از گذشت سه ماه و یک جرو بحث سخت،پاتریک خواست زو از آپارتمانش بیرون رود و باز زو اقدام به خودکشی کرد و یک بازگشت دیگر به بیمارستان و باز اتفاقات مشابه.
پس از گذشت سه ماه و یک جرو بحث سخت،پاتریک خواست زو از آپارتمانش بیرون رود و باز زو اقدام به خودکشی کرد و یک بازگشت دیگر به بیمارستان و باز اتفاقات مشابه.
بعداز آن پاتریک دیگر نمی خواست با زو باشد و با او صحبت نکرد. آن سه ماه خسته کننده ترین و آشفته ترین روزهای عمر پاتریک بود و از آن پس در مورد شناخت زن ها بسیار احتیاط می کرد.
شخصیت های پر آشوب
تیپ شخصیتی پرآشوب جزء فراوان ترین و دشوارترین افرادی هستند که در میان شما وجود دارند.
آنها با ویژگی های منفی باف و تنش زا وارد زندگی تان می شوند و متحیر تان می کنند. شخصیت مرزی هرچند جالب و مهیج به نظر می رسد، ناگهان آشفته، ناراحت و عصبی می شود.
اشکال اصلی سندرم مرزی، بی ثباتی مزمن در رابطه و تصویرسازی شخصی از احساسات و رفتار خود شخص می باشد. اصطلاح مرزی برای توصیف افکار افرادی استفاده می شود که مرز بین بیماری نروزی منظم (اضطراب و افسردگی) و روانی (خارج از تماس با واقعیت یا دیوانگی) را اشغال می کند که بسیار بیماری جدی است.
اسکیزوییدها علاقه ای به رابطه جنسی ندارند و از آن لذت نمیبرند، گاهی اوقات استمنا می کنند و به ندرت در ارتباط جنسی پیشقدم می شوند.
بیشتر افراد مرزی تلاش نمی کنند به عشقشان صدمه بزنند، آنها غیر قابل پیش بینی، بی ثبات از لحاظ احساسی و مستعد آسیب زدن به خود هستند و از طرد شدن هراس دارند. مشخصه ی شخصیت مرزی، ترس شدید از طرد شدن توسط پرستاران یا عشقشان است، آنها فکر میکنند که عزیزانشان آنها را ترک میکنند.
شخص مرزی، دیر آمدن، تغییر در برنامه و غیره را مبنی بر طرد شدن تلقی میکند. واکنش مرزی می تواند، عصبانیت یا افسردگی باشد که اغلب با آسیب زدن به خود یا تلاش برای خودکشی همراه می شود. این رفتارها زودگذر بوده و تلاش ناامیدانه ای برای اجتناب از ترس ناشی از تنهایی ست. (تلاش این افراد از کودکی برای اجتناب از تنهایی بوده است.)
همسرمرزی سابقه روابط عمیق اما آشفته را دارد، در شرایطی که آنها در ابتدا فرد جدید را ایده آل می دانند، (تو بهترین هستی و …) سریعاً به هم می ریزند، ناامید می شوند و با عصبانیت واکنش نشان می دهند. همچنین همسرشان را بخاطر سازگار نبودن با خود در برخی از جنبه ها، بی ارزش می شمارند. بسیاری از راز هایشان را افشا میکنند حتی چیزهای فوق العاده شخصی را در طول اولین ملاقات ها به اشتراک میگذارند و هیچ حدو مرزی در رابطه ندارند.
تصویر شخصی از خود، توسط یک فرد مرزی، ناقص و بد شکل است. حس او نسبت به خود دائماً در حال تغییر و نوسان است و بخاطر داشتن رابطه های فرار و کوتاه دچار یک بی میلی نسبت به خود و سردرگمی هویتی می شود. هرچند آنها خودشان را اکثراً بد یا شیطانی می بینند ممکن است احساس غریب بودن و وجود نداشتن هم داشته باشند.
مرزی ها به گونه ای تخریب کننده دمدمی مزاج هستند، مثلا ممکن است در رابطه با خرج کردن پول، خوردن و آشامیدن، استفاده از مواد، رابطه جنسی و … تصمیمات ناگهانی و غیرعاقلانه بگیرند.
دمدمی مزاج بودن مشکلاتی را در طول رابطه یا انتهای رابطه به دنبال دارد، علاوه بر دمدمی مزاج بودن ممکن است زخمها و سوختگیهای زیادی روی دستها و مچ داشته باشد. زمانی این رفتار رخ میدهد که معمولا شخص احساس بی ارزشی می کند یا آنقدر بی حس و منفصل از دیگران است که به این اطمینان می رسد فقط زنده است. گاهی علت زخمی کردن خود ( در شخصیت های مرزی ) این است ک راحت تر می توانند با دردهای فیزیکی کنار بیایند تا دردهای روحی و روانی که متحمل می شوند.
بخش برجسته سندرم مرزی، بی ثباتی احساسی است. این بی ثباتی، احساسات اولیه منفی، مانند اضطراب، افسردگی، عصبانیت و آزردگی را با دوره های کوتاهی از آرامش نسبی و حتی احساسات مثبت در میان آن شامل می شود.
زندگی بسیاری از مرزی ها با افسردگی روزمره و ناامیدی همراه است که فقط دوره های کوتاهی از ثبات و حال خوب را در بر می گیرد.
از آنجایی که مرزی ها تلاش میکنند از احساس خالی بودن بیزاری یا خستگی دور شوند، اغلب به دنبال رابطه احساسی میروند تا چیزی غیر از جدایی، انزوا و از خود بیگانگی را تجربه کنند. یک مرزی شدید در برخی موارد ممکن است تماسش را به کلی با واقعیت در زمان حال از دست بدهد، یعنی ممکن است از هویت خود یا اطرافش کاملاً ناآگاه باشد. این دوره از انزوا ممکن است همزمان با یک جدایی عاطفی و ارتباطی مثل جدایی توسط یک دوست رخ دهد.
چه چیزی یک آدم را مرزی می کند؟
معمولا حداقل یکی از والدین شخصیت اسکیزوئید، ویژگی های جدی اسکیزوئیدی دارد. صفات اسکیزوئیدی، زمینه خانوادگی دارند.اسکیزوفرنی یکی از اختلالات جدی روانپزشکی است که نشانه آن توهم و قطع تماس با واقعیت است.درضمن، مورد غفلت واقع شدن و نقص در روابط و درگیری هیجانی با والدین و سایر اعضای خانواده از مشخصه های دوران کودکی شخص اسکیزوئید است.افراد خانواده او هم خشک و سرد هستند و سکوت، کارهای انفرادی و عدم ارتباط هیجانی جزء هنجارهای آن هاست.رفتار شخص اسکیزوئید هم دفاعی یا درجهت صیانت نفس است. کودکی که در محیطی آشفته و پر از تهدید زندگی می کند ممکن است برای حفظ خودش از لحاظ اجتماعی با دیگران قطع ارتباط کند. اختلال شخصیت اسکیزوئید در مردها اندکی بیش از زنان تشخیص داده می شود.
شخصیت پرآشوب، فاقد حس هویتی منسجم واقعی است، در وجودش احساس امنیت و آرامش ندارد، هویتش شکننده و پوچ است و از شما برای تایید وجود و احساس ارزش خود استفاده می کند.
آنها ( چه زن، چه مرد ) در اوایل تجارب کودکیشان وضعیت بدی داشته اند، در بسیاری موارد کودکیشان توأم با آشفتگی، بی توجهی، سوءاستفاده های فیزیکی، جنسی و احساسی بوده است.
به عنوان یک کودک، فرد مرزی در خانواده های آشفته زندگی میکند. برای مثال: جنگ و دعوای خانوادگی، روابط جنسی نامشروع، تجاوز و خانواده هایی که در آن نیازهای احساسی شان نادیده و یا مورد تمسخر قرار می گیرد، این بچه ها زمانی که تلاش می کنند به هویت دست پیدا کنند یا مستقل شوند مورد حمله واقع می شوند. برخی مطالعات نشان میدهد، 60 تا 80 درصد زنان مرزی، در زمان کودکی یا نوجوانی مورد تجاوز قرار گرفته اند، به همین جهت 75 درصد از افراد مبتلا زن هستند.
این حقیقت به روشن شدن این موضوع که چرا نامزد مرزی دوره هایی از جدایی و انزوا را تجربه می کند، که در آن برای دوره هایی، از زمان حال و مکان فعلی دور میشود. این انزوا و جدایی میتواند یک استراتژی سازگاری باشد، که مرزی در کودکی استفاده می کند. یادگرفتن انزوا و جدایی، در طول تجربه ی درد و رنج، برای کودک یک استراتژی عاقلانه است، در صورتیکه در بزرگسالی ادامه یابد جنبه تخریب و آسیب زایی خواهد داشت.
همه ی بزرگسالان مرزی از لحاظ جنسی و فیزیکی در زمان کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.برخی مرزی ها، بی توجهی یا آسیب احساسی بیشتری را درک می کنند و بسیاری از پیام هایی را که محیط ( به ویژه پرستاران ) به آنها میدهد درونی می کنند ( مثلا: شما بد هستید، شما عامل به هم ریختگی این خانواده هستید و … .)
❤️مرزی به عنوان نامزد یا همسر❤️
بیماری مرزی، بیش از دیگر بیماری های شخصیتی (در کتاب عشق ویرانگر)، باعث سردرگمی و آزار شما می شود.
از نظر نامزد یا همسر پر آشوب، هر کسی، حتی شما نهایتا او را تنها میگذارید، متارکه یا کنار گذاشته شدن او را شدیدا، ناراحت ومضطرب می کند.
در شروع رابطه، شما فرد ایده آلی هستید، او سریعا به شما وابسته می شود رابطه دائمی و نزدیک و همچنین رابطه جنسی از شما طلب می کند، شخصیت مرزی نیازمند پرستاری و توجه دائمی است، نیازی توام با سماجت.
افشای بیش از حد رازهایش ممکن است خودش را هم ناراحت کند.
زمانی که بحث تامین نیازهای دائمی ، جهت توجه دائمی به همسر مرزی تان مطرح است، از نظر وی، شما ناکار آمد و ناتوان هستید.
اگر با چنین شخصی قرار ملاقات گذاشته اید از قبل شکست خورده اید، چون شما نمی توانید تقاضاهای احساسی او را برآورده کنید.
غیر ممکن است که بتوانید نیازهای متعدد و دارای نوسان دائمی این افراد را تامین کنید.
در این نقطه است که طوفان و هیجان واقعی رابطه شما شروع می شود او با دشمنی به ناتوانایی تان پاسخ می دهد.
زمانی که شما تلاش در تعیین فاصله وتنهایی دارید، با خشم واکنش نشان می دهد و با عصبانیت و انتقاد شدید شما را بی ارزش جلوه دهد و از طریق ترک کردن خصمانه خودش را از پایان رنج آور دیگری محافظت میکند.
در طول این طوفان، از لحاظ احساسی و رفتاری، دمدمی و خطرناک می شود. هرچند معمولاً رفتار خطرناک را به سمت خود نشانه میرود.
این دمدمی مزاج بودن به نوعی، احساسی است، همچنین می تواند فیزیکی نیز باشد، یا به شکل تهدید به خودکشی ( بریدن مچ یا خوردن داروی زیاد)، کمین کردن و تعقیب شما و یا در موارد نادر، تهدید های فیزیکی نسبت به شما ظاهر شود.
رانندگی بی محابا، خوردن و نوشیدن بیش از حد و ولخرجی، از دیگر رفتارهای نامزد یا همسر پر آشوب به شمار می رود.
بعداز یک جرو بحث و دعوا، نامزد مرزی به دنبال شریک های جنسی دیگر می رود، تصور می کند قصد شما ترک اوست، ممکن است درگیر روابط جنسی کوتاه مدت شود و او شما را مقصر این کارش می داند.
ممکن است نامزد پرآشوب شما در جمع مردم به شما حمله لفظی کند، که این رفتار برای خودش با احساس گناه یا بی ارزشی همراه است.
با توجه به اینکه مرزی نمی تواند به طور دائم حس منسجمی از خودش داشته باشد جای تعجب نیست که در روابط رمانتیک شکست می خورد. تقریباً غیرممکن است که او بدون یک حس خوب نسبت به خود جدای از دیگران، در رابطه سالم و دارای حد و مرز مشخص با دیگران قرار بگیرد.
رابطه با نامزد مرزی از شروع در حال زوال است، حتی روان درمان های حرفه ای سعی در عدم پذیرش مراجعان مرزی دارند. اداره و کنترل آنها بسیار دشوار است و به محدودیت ها و حدو مرزهایی که تعیین میکنید بی توجه است.
درک او از ایده ی داشتن حدو حدودی که بیانگر نقطه ی شروع و پایان است، پایین است وتلاش میکند در شما ادغام شود.رابطه با نامزد مرزی، از شروع رو به زوال است. وقتی رابطه ای خوب پیش می رود شریک مرزی، خوشبختی خودش را خراب می کند و آسایش بیشتری را در خشم، افسردگی و متارکه میجوید.
♂️علت جذب افراد به شخصیت پرآشوب♂️
اگر مدام جذب چنین شخصیت هایی می شوید، به این معناست که جذب شخصی میشوید که گاهی بی ثبات، فرار و پر تنش است.
✅او از جدایی هراس دارد.
✅دارای عزت نفس شکننده ای است.
✅مستعد خشم و افسردگی زیاد است.
✅به طور مزمنی احساس بی ارزشی و خستگی می کند.
✅گاهی تهدید به خودکشی می کند و یا ممکن است از لحاظ فیزیکی به شما ضربه بزند.
✅یک ویژگی این تیپ شخصیتی، سابقه زیاد در روابط کوتاهمدت عاشقانه است.
افراد زیادی در ابتدا جذب چنین شخصیت هایی می شوند، جنبه های مختلف از رفتار این اشخاص افراد را به راحتی جذب خود می کند.
شاید بزرگترین جذابیت، تنش شدید در رابطه است. شخصیت پرآشوب، حدومرزهای ضعیفی داردو مستعد رفتارهای بی ملاحظه است که ممکن است برای افراد، جدید و هیجان انگیز باشد.
زمانی که برای اولین بار فردی را ملاقات می کنید، رفتار بیخیال و به دور از احتیاط او از لحاظ رابطه ی جنسی میتواند برایتان جذاب باشد و شدیدا جذبش شوید.
اگر عزت نفستان در قرار و مدار گذاشتن پایین است یا جذب هیجان در رابطه شده اید، شخصیت مرزی برای شما یک تغییر شگفت انگیز است.
به راحتی میتوان پی برد چرا ممکن است شخص مرزی، شریک های عشقی را در شروع رابطهای ایدهآل سازد، آن ها سیاه و سفید فکر میکنند. هرگونه منفعت رمانتیک جدید را خوب و شگفت انگیز و پاسخی به همه چیز های اشتباه در زندگی می دانند. شما نیز در نقطه شروع ایدهآل می شوید و ممکن است مورد پرستش قراربگیرید. این پرستش و تملق گویی شدید، میتواند مسموم کننده، شوق برانگیز یا مهیج باشد.
بعد از دوره خوش اولیه که معمولاً سریع و کوتاه است، شاهد نوسان های شدیدی در همسر یا نامزدتان، بین عصبانیت و سکوت، افسردگی بی انتها، رفتار خودزنی، خوشبختی و شادی ناشی از رضایت و لذت جنسی زیاد خواهید بود.
هرچند برخی این رفتارها را،که گاهی نیز ترسناک است، دوست دارند.این نتیجه تجارب خانوادگی نامزد مرزی شما در گذشته است که دچار آشفتگی بوده و شاید با والدینی زندگی می کرده که حالت های بیمارگونه داشته و شخص، مسئول مراقبت از آنها بوده است. پذیرش برخی از این الگوها ممکن است راحت به نظر برسد حتی اگر کاملا ناسالم باشد.
جذب همچین فرد خاص و خطرناکی شدن، باعث می شود به این فکر بیفتید که چرا دائما جذب چنین افرادی می شوید؟
به دلایل مختلف ممکن است جذب چنین شخصیت هایی شوید
برخی افراد، جذب آرامش شخصیت پرآشوب میشوند. بعد از فروکش کردن شور و حرارت ارتباط اولیه، ممکن است شاهد عصبانیت، از کوره در رفتن و وا رفتن دنده های وسوسه انگیز باشیم.
افرادی هم که عادت به پرستاری و مراقبت از دیگران داشتند، ممکن است تحمل این وضعیت را نداشته باشند.دائما با این چالش رو به رو می شویم که احساس بیشتری به همسر یا نامزمان بدهیم و هر زمان که او تهدید به خودکشی می کند، بیشتر به او باج بدهیم زیرا حدس میزنیم که باز دوره ی زخمی کردن خود و مصرف دارو شروع شود.
آنها ابتدا سالم تر به نظر می رسند، به خصوص وقتی که علائم خیلی شدید نیست. در شروع رابطه بسیار هیجان زده هستند و فعالیت جنسی شدیدی دارند.
آنها برای کسانی که دلشان می خواهد پرستار یا نجات دهنده باشند، جذابیت دارند. در برخی مواقع هرچند نادر می توانند بسیار خوب باشند، اما برعکس، زندگی بدی توسط یک شخص مرزی برای شما در راه است.
❗یک توصیه محتاطانه❗
شخص مرزی ، مستعد میل به خودکشی است و مبتلایان ب این سندرم بیشتر مستعد افسردگی بالینی می باشند. افکار خودکشی و حالات افسردگی این فرد بیانگر یک بیماری روحی واقعی است.
غیرمنصفانه است تصور کنید، ضعف روانی همسرتان به خاطر الگوهای شخصیتی عجیب و غریب است.
استفاده از کمک های پزشکی و داروهای ضد افسردگی می تواند در جلوگیری از حالت افسردگی مزمن در همسر پرآشوب موثر باشد.
چگونگی رفتاردربرابر تهدید های خودکشی همسریا نامزد مرزی
اغلب، تهدیدهای خودکشی و خودزنی های کوچک برای جلب توجه، فریب کاری و تنبیه طرف مقابل یا صرفاً برای احساس زنده بودن و ارتباط با زندگی انجام می گیرد.
درصد احتمال مرگ ناشی از خودکشی نامزد یا همسر مرزی در مقایسه با تیپ های شخصیت های دیگر بیشتر است.
گاهی آنقدر افسرده و ناامید میشوند که جان خودشان را میگیرند، یا آنقدر دارو مصرف می کنند، یا زخم هایی در خودشان ایجاد میکنند که تا حد مرگ پیش می روند. هرچند قصد آنها کشتن خودشان نیست اما برای جلب توجه و مجازات خودشان یا دیگران ممکن است کاررا تااین حد پیش ببرند.
برای مثال: یک بیمار مرزی زن در یک دوره ی شش ماهه بیست و پنج بار تهدید به خودکشی کرده بود. او گاهی جلسات مشاوره را با چنین جملاتی تمام می کرد: “برای همه چیز متشکرم الان باید بروم. خدارا شکر که قرص های زیادی در داشبورد ماشینم ذخیره کرده ام.” سپس به سرعت از دفتر بیرون می رفت، هربار پزشک مجبور می شد پلیس راخبر کند و اورا مورد معاینه و ارزیابی قرار دهند. گاهی او واقعا زخم هایی روی مچش ایجاد می کرد یا مقداری قرص می خورد، اما اغلب اوقات این کار را نمی کرد. به سختی می توان حدس زد که آیا واقعا هربار قصد خودکشی واقعی دارد یا خیر.
نکته این است که:
شما باید متوجه باشید تهدید به خودکشی یا اشاره به آن بخشی از علائم بیماری نامزد یا همسر پر آشوب است. هر بار ترتیبی برای آرام کردن و محدود کردن شخص در نظر بگیرید با این وجود باید هر تهدید یا اشاره ای را جدی بگیرید و فکر نکنید که منظوری ندارند یا هرگز نمی تواند این کار را انجام دهند،گاهی آنها این کار را میکنند.
زندگی با همسرمرزی
در میان همه شریک های عشقی مشکلدار این مورد، پایدارترین و سرسخت ترین است.
در واقع درگیر کردن یک شخص آشوبگر در هر چیزی فراتر از حد توان است.
افراد مرزی از لحاظ احساسی بیثبات، دمدمی و حتی طغیانگر هستند. این طغیان به شکل عصبانیت یا خودزنی بروز می کند و شما را کاملاً درمانده می کند. حتی بیشتر پزشکان متخصص از کار با شخصیت های مرزی خسته میشوند.
برخی افراد آنقدر عاشق یا وابسته به شریک مرزی هستند که همچنان می خواهند بمانند و تلاش کنند، هرچند که زندگی با همسر پر آشوب ممکن است بی ثبات باشد چه برسد به ادامه یافتن آن. اگر قصد ماندن با نامزد مرزی را دارید یا اگر با کسی ازدواج کرده اید که از این بیماری رنج می برد بدانید، جاده طولانیست و در طول راه دست انداز ها و موانع زیادی وجود دارد وباید در برابر مشکلات و فشارهای پیش رو قوی باشید.
درمان یک امر ضروری است
هرچند درمان برای مرزی ها بسیار طولانی و فقط گاهی موفقیت آمیز است، اما مطلقاً لازم است، چون تنها صرف حوصله و عشق، در معالجه شخصی که نسبت به خود احساس شکست خوردن دارد کافی نیست.
این مسئله که عشق به تنهایی کافیست وسوسه انگیز است، اما واقعاً به تنهایی کافی نیست.
همسرتان را ترغیب به درمان پزشکی کنید و مشارکت کامل در درمان را، شرط حتمی برای ادامه رابطه تان قرار دهید که عشق و علاقه شما را نسبت به خود برای اصرارتان به درمان در یابد.
اغلب بهترین درمان برای این افراد ترکیبی از روان درمانی با یک پزشک برای مدت طولانی و تصویب شده و درمان دارویی برای افسردگی است.
♀️انتظار هرگونه آشفتگی را داشته باشید♀️
انتظار عدم بروز رفتار پرآشوب از همسر یا نامزد مرزی یکی از بزرگترین اشتباهات است.
چنین انتظاراتی، باعث مشکلات رواشناختی، درعده ی زیادی که تلاش کرده اند با شخصیت مرزی زندگی کنند، شده است. (مثلا، انتظار اینکه همسرشان دیگر مانند کسی که دچار بیماری مزمن شخصیتی است رفتار نکند.)
با آشفته کردن خودتان زمانی که همسرتان غیرقابل پیش بینی و آزاردهنده است اوضاع را بدتر نکنید و انتظار هر چیزی را داشته باشید.
همسر مرزی استاد خراب کردن رابطه و خوشبختی اش است، درمان موثر و گسترده، به کاهش وحتی حذف بدترین الگوها کمک می کند اما در طولانی مدت نتیجه بخش خواهد بود.
پذیرش نقش والد
چه بخواهید چه نخواهید شما نقش والد همسرتان را پیدا کرده اید.
از آنجایی که والدین همسرتان احتمالاً نتوانستهاند وظیفه پدر و مادری را برایش به جا بیاورند دیدگاه ها و نگرش های منفی برای او نسبت به جهان در تجربه با والدینش ایجاد شده است، و باعث انتظار طردشدن، نادیده گرفته شدن، عدم تایید، احساس بی ارزشی و همچنین حس بی اعتمادی در او میشود. ( او با حس بی اعتمادی اساسی وارد رابطه می شود و فرض می کند هر لحظه ممکن است او را ترک کنید.)
پذیرش نقش والد به شما در درک رفتار عجیب و غریب و کودکانه همسرتان و سنجیده تر عمل کردن در برابر رفتار پرآشوب وی کمک می کند.
واکنش سالم به همسرمرزی، باعث شتاب بیشتر اصلاح او به لحاظ احساسی میشود.
رفتار مخرب شخصیت خود را تقویت نکنید
ممکن است ناخواسته، تهدیدهای همسر یا نامزد پرآشوب تان را با واکنشهای تقویت کننده آن رفتار، دائمی و همیشگی کنید. بنابراین توصیه می شود از رفتارهای زیر اجتناب کنید:
1_ اینکه هر زمان افکار خودکشی خود را بیان کرد، شتابزده کارهای تان را رها و کنار او بروید.
2_ زمانی که صحبت یا رفتار خودکشی رخ داد دستپاچه شوید و شروع به التماس کنید.
3_ با دشمنی واکنش نشان دهید و تایید کنید هر زمانی که آزاردهنده شود او را طرد خواهید کرد.
4_ تهمت دسیسه و فریبکاری به او بزنید چون در این صورت جرات انجام این کار را به او می دهید.
به خاطر تهدید به خودکشی، رفتار خودزنی و یا فریبکاری، به گونهای واکنش نشان ندهید که به او پاداش داده باشید و او را تشویق کرده باشید.
برای واکنش به چنین تهدیدهایی، برنامه از پیش تعیین شده داشته باشید، ابتدا این برنامه را با همسر یا نامزد مرزی خود در میان بگذارید، سپس آن را دنبال کنید ( تماس با روانپزشک همسرتان در جریان گذاشتن پلیس وخبردادن به اعضای خانواده )، به گونه ای که به همسرتان هیچ احساس منفی دست ندهد.
کاری که شما بایستی انجام دهید این است که به او بگویید: نمیتوانم بنشینم و تورا زمانی که رفتار مخربی انجام می دهی یا ناامیدانه صحبت می کنی، تماشا کنم . زمانی که اقدام نادرستی انجام می دهی توجه بیشتری به تو نخواهم کرد، اما تضمین می کنم کمکی را که لازم داری حتما دریافت خواهی کرد.
✅⛔مبارزه با افکار سیاه و سفید (همه یا هیچ)✅⛔
تمایل دیدن همه چیز ازمنظر سیاه و سفید یکی از دردسرساز ترین جنبه های زندگی با همسر مرزی است.
روانشناسان این تفکر را دوبخشی می نامند. برای مثال، همسرتان معتقد است و می گوید تو از من متنفری به جای اینکه بگوید تو از کار من متنفر وناراحتی.
او جهان را به طور خالص، درست یا غلط، سیاه یا سفید، عشق یا تنفر تعبیر می کند. بنابراین شما باید همسرتان را ترغیب کنید تا لایه های خاکستری را در ادراک و باورهایش بگنجاند.
مثلا بهتراست، درواکنش به اینکه میگوید تو از من متنفری، بگویید: از اینکه تهدید به خودزنی کردی، ناراحت شدم، اما از تو متنفر نیستم. یا مثلا بگویید: به نظرت اگر از تو متنفر بودم الان اینجا بودم؟. به گونه ای که او به تدریج بپذیرد که شما و رابطه تان حد و مرزهایی دارید.
➕تقویت نقاط قوت➕
باید سابقهای از ستایش و تقویت در زندگی شریک پرآشوبتان ثبت کنید.
از آنجایی که اجزای شخصیتی همسر شما، هیچگاه مورد ستایش قرار نگرفته و آنقدر شرطی شده، انتظار طرد شدن دارد و احساس بی ارزشی می کند، زمان و تلاش زیادی لازم است تا او آنها را به عنوان ستایش واقعی بپذیرد.
در شناسایی استعدادها و توانمندی های همسرتان تلاش و دائما آنها را یادآوری کنید. و به ایجاد حس مثبت نسبت به خودش کمک کنید (در نتیجه احتمال پذیرش تعهد شما را به عنوان یک امر تضمین شده افزایش می دهد).
چه زمانی باید ترک کرد
شخصیت مرزی، برای خراب کردن رابطه وهمینطور دور کردن همسرش از خود برنامهریزی شده است.
او به طور تناقض آمیزی، هنگامی که از طرد شدن رنج میبرد احساس راحتی می کند. آنها سابقه طولانی از روابط کوتاه پرآشوب و سطحی دارند.
پیش بینی می شود زمانی میرسد که همسر یا نامزد شما آشوبی بزرگ برپا کند، زمانی که نهایتاً می گویید:” دیگر کافی است”، بهتر است، برای سلامت روانی خودتان با این رابطه خداحافظی کنید.
توصیه میشود به نامزدتان به طور روشن و بدون هیچ وعده ای بگویید که رابطه تمام شده است. بنابراین انتظار شکلی از خودزنی و تهدید به خودکشی را داشته باشیدو آماده باشید در صورت افتادن این اتفاق، پزشک یا پلیس را مطلع کنید. در نهایت محدودیت هایی را برای تلفن کردن، ملاقات های سرزده و حتی تعقیب های ناگهانی اش درنظربگیرید.
اگر اشتباهات شدید در رابطه را دوست دارید، اگر آشفتگی ها و جدایی های دائمی برایتان مهم نیست و مدیریت بحران های احساسی برای شما یک شغل تمام وقت است ، همسر پر آشوب برای شما بسیار مناسب است. البته اگر جذب چنین ویژگی هایی شده اید، باید نگران بهداشت روان خود باشید.
سردرگمی و فراهم شدن بستری برای افسردگی، از نتایج ارتباط و قرار گذاشتن با یک شخص مرزی است.