مشخصات شخصیت خود شیفته
✅او احساس خود بزرگ بینی دارد و در مورد استعدادها و دستاوردهایش مبالغه می کند.
✅با خیال پردازی های فانتزی در مورد موفقیت قدرت زیبایی یا عشق ایده ال مشغول است.
✅معتقد است که فرد خاصی است و فقط افراد مشهور یا دارای استعداد درخشان می توانند او را بفهمند.
✅از شما می خواهد که وی را مورد تشویق اغراق آمیز و تحسین دایمی قرار دهید.
✅یک حس قوی روشن فکری دارد و از دیگران انتظار دارد به گونه ای خاص با او رفتار کنند و آرزوهایش را برآورده سازد.
✅از شما و دیگران برای رسیدن به اهداف خودش بهره برداری می کند.
✅احساس همدردی ندارد و نمی تواند به احساسات و نیازهای دیگران پاسخ دهد.
✅اغلب نسبت به دیگران حس حسادت دارد و معتقد است که دیگران به او رشک می ورزند.
✅در اعمال و رفتارش با غرور عمل می کند.
داستان آن
من به دانشگاه حقوق می رفتم و به عنوان شریک در یک شرکت حقوقی معتبر کار می کردم. وضعیت خوبی داشتم و امیدوار بودم یک نامزد مناسب ظرف چند سال پیدا کنم .از سر و وضع خودم هم راضی بودم. من با ریک آشنا شدم اورا در یک مهمانی بزرگ که شرکت برای مشتریان و موسسه های سطح بالا ترتیب داده بود ملاقات کردم. او به گونه ای وارد این مهمانی شد و شروع به دست تکان دادن کرد و خودش را معرفی کرد که گویی واقعا متعلق به آنجاست و همه از دیدنش خوشحال هستند.آن قدر از خودش مطمئن بود که باور کردم ممکن است در آینده واقعا دادستان کل شود.فقط در مورد دستاوردهای بزرگش در دانشگاه حقوق صحبت کرد و اینکه چگونه قاضی قصد ارتقای اورا دارد.
برای اولین قرارمان مرا به شام در خانه اش دعوت کرد غذای مفصلی تهیه کرده بود. از همان ابتدا وقتی یک قاب عکس از ریک را در سالن دیدم نگران شدم عکس بزرگ و قدی او را نشان می داد که با ژست افراد بدن ساز دست هایش را حلقه کرده بود و او آشکارا به ان افتخار می کرد. احساس کردم که غیرعادی است و متوجه شدم که سه ساعت در روز ژیمناستیک و بدن سازی کار می کند و بدنش را در آیینه ی بزرگ تماشا می کند.
آن شب همه ی صحبت های سر میز شام فقط درباره ی ریک بود حتی زمانی که در مورد من سوال می کرد همه ی حرف ها ی را که می زدم برای صحبت بیشتر در مورد خودش استفاده می کرد به ویژه اینکه چرا او منحصرا حرفه ی قضاوت را انتخاب کرده است. در آن زمان متوجه شدم که صرفا می خواهد مرا تحت تاثیر خودش قرار دهد ما به قراررو مدارمان ادامه دادیم. جالب اینکه هر چه بیشتر باهم بودیم احساس خستگی و تنهایی من بیشتر می شد. اگر در شرکت مشکلی پیدا می کردم و یا می خواستم درباره ی موردی حرف بزنم او کمی گوش می داد و بعد شروع می کرد به صحبت در مورد چیزهای که از دانشگاه به خاطرش می آمد.احساس کردم اصلا به حرف هایم گوش نمی دهد و توجهی به احسا س و منظور من ندارد.به زودی دریافتم که اگر دائما به او نگویم چقدر شگفت انگیز بی حوصله می شود و تقاضای تعریف و تمجید بیشتری می کند.زمانی که کار هم به بستری می رسید ریک سریع و خشن عمل می کرد و بیشتر روی آنچه خودش می خواست متمرکز می شد پس از اتمام معاشقه منتظر بود که کلی از کاراش تعریف و تمجید کنم.
فکر می کنم بدترین چیز در مورد ریک از دست دادن احساسم نسبت به خودم بود. ریک استاد رسیدن به احساس خوب از طریق دادن احساس بد به دیگران بود.پایان رابطه ی ما زمانی بود که یکی از دوستانم به نام جیل یک هفته با من و ریک ماند. جیل متوجه تغییر من شد در مورد اینکه چگونه ریک برای حرف هایم گوش شنوایی ندارد و نسبت به نیازهایم بی توجهی می کند.جیل اشاره کرد که ریک دانشجوی متوسط در یک دانشکده ی درجه سه کشور است و من فارغ التحصیل یکی از ده دانشگاه برتر کشور هستم. ریک شدیدا شوکه شد و خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت.من آن روز را اولین روز احیا و بهبودم از نوع عجیبی از درد و محنت نام گذاشتم محنتی که عزت نفس مرا شدیدا خدشه دار کرده بود تا حدی که داشتم از هستی ساقط می شدم.
شخصیت خودشیفته
نامزد خود شیفته از این لحاظ که نیازمند تمجید و ستایش دائمی است نیاز به مراقبت زیادی دارد. متخصصان بهداشت و روان به این فرد خودشیفته بیمار شخصیتی نارسیستی می گویند. این افراد سه مشخصه ی اولیه دارند :
1)یک حس مبالغه آمیز از مهم بودن
2)نیازمند به تحسین دیگران
3)ناتوانی در تاکید و فهم محاسن و دستاوردهای دیگران
نارسیوس یک شخصیت از افسانه های یونان یود. مرد جوانی که عمیقا عاشق خودش بود و نهایتا در استخری که در آن توانمندی های خودش را می ستودغرق شد. این تصویر کاملی از نارسیسم است، عشق مفرط به خود به گونه ای که باعث می شود دوست داشتن دیگران عملا غیرممکن می شود.
نامزد خودشیفته دارای چیزی است که روان شناسان آن را حس خود بزرگ بینی می نامند. به خاطر داشته باشید که خود شیفته ها آگاهانه مبالغه نمی کنند بلکه معتقدند، برتر، خاص و به طور منحصر به فردی باهوش هستند. خودشیفته ها اغلب سرگرم فانتزی های موفقیت قدرت و درخشش هستند. این فانتزی ها ممکن است مخفی باشد اما به گونه ای است که شما نمونه ها یا مصادیق ناچیزی از آن در دنیای واقعی می بینید. اگر واکنش شما تایید نباشد، نامزد خودشیفته ، زخم خورده و عصبانی می شود.
این نامزد دائما غلو و اغراق می کند و دیگران اورا خودشیفته و مغرور می دانند. همچنین به خاطر این خودشیفتگی فقط تمایل دارد با افراد مهم یا مشهور معاشرت کند. البته این توصیف به این معنی است: خودشیفته با شما قرار می گذارد زیرا شما را جذاب، ثروتمند یا موفق می داند. از این طریق او همتایی برای بزرگی خودش پیدا کرده است. درحقیقت شما چارچوبی برای جنس اصلی و یا دریچه ای برای نمای واقعی او هستید.عشق خودشیفته بسیار نیازمند به مراقبت و نگهداری است و شاید علت اینکه مراقبت از او خسته کننده می شود، این است که چنین فردی به طور مستمر،توجه، تحسین و تمجید بی نهایت را طلب می کند.در چنین حالتی خودشیفته درست مانند یک کودک است .عزت نفس او آن قدر شکننده است که نیازش به تحسین و تمجید دائمی تقریبا سیری ناپذیر است. اگر شما برای یک لحظه هم از تمجید و تحسین فرد خودشیفته امتناع کنید ، هزینه ی گزافی باید بابت این کار بپردازیم و با عصبانیت ، پرخاشگری و حتی دشنام و اخراج از محیط ، روبه رو می شوید.
انتظار تحسین و تمجید داشتن و توقع توجه ورسیدگی خاص، شاخصه ی مهم نامزد یا همسر خودشیفته است. مهم نیست که موقعیت و محیط چگونه است، خودشیفته انتظار دارد که دیگران همه چیز را برایش فراهم کنند و این قانون برای همه ی مردم به کار می رود. برای مثال: نامزد یا همسر خودشیفته ی شما انتظار دارد که اگر دیر به یک گردهمایی رسید دیگران منتظرش می مانند، یا اگر وسط حرف دیگران پرید ، مسلما آنچه که او برای گفتن دارد ، مهم تراست. علاوه بر غرور،فخرفروشی و افاده ، خودشیفته نقایص و ضعف های ارتباطی شدیدی داردکه حوصله و مهربانی زیاد به او کمکی نمی کند. این نقلیص فقدان حس همدردی است نامزد یا همسر خودشیفته واقعا نمی تواند احساس شما را درک کند ،بفهمد یا به تجارب و تمایلات شما احترام بگذارد.نهایتا شخص خودشیفته ، نسبت به انچه که آسیب خودشیفتگی نامیده می شود ، آسیب پذیر است. آسیب نارسیستی زمانی اتفاق می افتد که عزت نفس فرد خودشیفته مورد تهدید یا در معرض تعرض قرار گیرد.
چه چیزی خودشیفتگی را شکل می دهد؟
کودک چگونه به بزرگسال خودشیفته مبدل می شود؟ برای تشخیص نهایی اختلال شخصیت خود شیفته دو روش تکراری وجود دارد. در روش اول، تشخیص خود شیفتگی اولیه است . در خود شیفتگی اولیه، پدر ومادر اشخاص خود شیفته، فرزندان خود را می پرستند آن ها مکررا و بسیار خا لصانه در مورد فرزندانشون اغراق می کنند و برآورد تحریف آمیزی از توانایی های او می دهند مثلا ( او باهوش و کامل است ، او بهترین است )البته همه ی پدر و مادرها معتقدند بچه هایشان اعجاب آور و خاص اند ولی پدر و مادر اشخاص خود شیفته به فرزندانشان یاد نمی دهند هر آدمی نقاط آسیب پذیر ، ضعف و نقص هایی هم دارد. همچنین چون از بیان و انتقال نیازها و علائق مجزای خود درمی مانند، به خود شیفته در حال شکوفایی اجازه می دهند باور کند دیگران آمده اند تا به بزرگی او توجه کندد. به این ترتیب کودک به تعریف و تمجید مستمر، وابسته می شود و ارزابی های غیر واقع بینانه ی والدین اش را درونی می کند. البته وقتی کودک به بزرگسالی می رسد، از دیگران از جمله از شما که طرف عشقی او هستید انتظار دارد این تحسین و تعریف نامشروط را ادامه دهند.
دومین نوع خود شیفتگی بزرگسالان، خود شیفتگی جبرانی است. در این خود شیفتگی (که کاملا هم رایج است)، خود شیفته برای جبران یک سو استفاه یا سو رفتار شدید یا مورد غفلت واقع شدن در دوران کودکی دچار اختلال می شود. در چنین مواردی، کودک چنان ناامیدانه برای خود متاسف می شود که تنها گزینه اش ناامیدی یا خود بزرگ انگاری خواهد بود. جبران خود شیفته گون برای کودکی که مورد استفاده قرار می گیرد، برخورد های توهین آمیزی با او می شود یا عملا مورد غفلت واقع می شود، کاملا انطباقی محسوب می شود. کودکی که با او درست رفتار نشده، با راهبرد انکار و خود بزرگ انگاری می تواند واقعیت غم انگیز را قابل تحمل کند.در 50 تا 75 درصد موارد، خود شیفته ها مرد هستند.
❤️خود شیفته به عنوان نامزد یا همسر ❤️
اکنون شما به این اطلاعات دست یافته اید که ارتباط با شخص خود شیفته به معنای سهیم شدن در یک ایده ی غلط است.رابطه با شخص خود شیفته از شروع به انحراف رفته، مگر در مواردی که دائما تایید و تمجیدش کنید، در غیر این صورت رابطه سقوط می کند.
دلایل متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه باید از رابطه ی عاشقانه با فرد خود شیفته اجتناب کنید.اول اینکه خود شیفته به این شرط وارد رابطه می شود که به پیش برد اهداف یا ارتقای عزت نفسش کمک کند، یعنی می خواهد بعد از قرار گذاشتن با شما احساس خوبی بدست آورد یا چیزی را که می خواسته از طریق تحسین یا وضعیت ارتقا یافته کسب کند. بدین ترتیب خود شیفته مانند اسفنج خشک است که مشتاقانه همه ی توجهات و منابعی را که به او ارائه می دهید، جذب می کند. به عنوان نامزد یا همسر، فرد خودشیفته مستحق تمام توجه شماست و زمانی که این توجه و تحسین و تمجید در دسترس نباشد، احساس آشفتگیف عصبانیت و شوک زدگی می کند.خودشیفته قادر نیست بفهمد نیازهایش برتر از نیازهای زندگی دیگران نیست و مانند یک کودک گمراه هر زمان که شما جرات کنید نیازها و امیالش را در مرتبه ی غیر از مرتبه ای اول قرار دهید، یا طردتان می کند یا قشقرق به پا می کند.خود شیفته دارای هوش اجتماعی پیچیده است فقط زمانی به شما توجه می کند که این توهم را در شما ایجاد کند که واقعا نگران و دلسوز شما است. به این ترتیب نامزد یا همسر خود شیفته از لحاظ احساسی کاملا از واقعیت به دور است و نمی تواند بفهمد چگونه کار و تصمیمات تیپ ضد اجتماعی اش بر شما اثر می گذارد. بنابراین زندگی ارتباطی شما همانند موارد نامزد پارانویید و مرزی است یعنی مشخصه پا گذاشتن روی پوست تخم مرغ را دارد.
♂️چرا من جذب نامزد خودپسند می شوم؟♂️
مفهوم جذب شدن به چنین افرادی چیست؟ چگونهدر وهله ی اول، وارد رابطه با چنین شخصی شدم؟ اگر شما جذب فرد خود شیفته هستید، جدب آدم رمانتیکی شده اید که :
✅حالت خود بزرگ بینی دارد.
✅با فانتزی های از قدرت نامحدود، استعداد درخشان، زیبایی و بی همتایی زندگی می کند.
✅واقعا معتقد است که فقط افراد نخبه وخاص می توانند اورا درک کنند. نیازمند تحسین و تمجید دائمی است. انتظار دارد که با او به گونه ای خاص و منحصر به فرد رفتار شود.
✅از دیگران بهره کشی می کند تا احساس خوبی بدست آورد و نیازهایش تامین شود.
✅نمی تواند احساسات و نیازهای شما را درک کند و مورد تشویق قرار دهد.
✅نسبت به دیگران شدیدا حسود است، اما ادعا می کند که دیگران نسبت به او این حس را دارند.
✅دیگران اورا مغرور، ازخود راضی و خود بزرگ بین می دانند.
پس چرا دنبال یک خودشیفته می گردید؟
برخی افراد مشکل دار جذب کسی می شوند که ظرفیت همدردی داشته باشد. این شخص ممکن است زمانی که زیر سایه ی همسرش زندگی می کند، بسیار راحت باشد. آیا شما با چنین شخصیت هایی احساس راحتی می کنید؟ به طور طعنه آمیزی باید بگوییم این شخص زمانی که نیازها و خواسته هایش نادیده گرفته می شود، بسیار احساس راحتی می کند!حالا به دلیل نهایی و غم انگیزترین دلیل می رسیم، چرا گرفتار نامزد خود شیفته شده اید؟ ممکن واقعا جهان را از منظر یک فرد خود شیفته ببینید شماا دیدگاه خود محورانه ی نامزدتان را نسبت به خودش، خودتان و دیگران می پذیرید و با آن سازگار می شوید. از طریق این دریچه در مقایسه بی ارزش هستید، از کیفیت عالی برخوردار نیستید و از دید نامزدتان، رد کردن و بی توجهی نسبت به آرزوها و خواسته های شما بسیار معقول به نظر می رسد.متاسفانه ممکن است احساس کنید که از غرور و خود خواهی نامزدتان در انظار دفاع می کنید و موافقید که فقط افراد خاص واقعی می توانند اورا درک کنند.
دلایل زیادی وجود دارد که درگیر چنینی شخصی شوید. او می تواند وسوسه انگیز و چشمگیر باشد. او اغلب دیگران را با داستان های بهره کشی و ظرفیت های غیرعادی اش کنترل می کند.بدتر از این، عزت نفس تان ممکن است آن قدر در دوره ی رابطه با این فرد کاهش یابد که به زودی به این باور برسید که با جدایی از او، کم ارزش می شوید.
زندگی با همسر خود شیفته
همسر خود شیفته ی شما براساس تجارب دیگران فاقد حس همدردی است. همسرتان فوق العاده مغرور است و فکر می کند واقعا بااستعداد، درخشان و مشهور است. تحمل شما و عیب و نقص هایتان یک بار دردناک است که همسر خود شیفته باید آن را تحمل کند!او دائما این مسئله را به شما گوشزد می کند. همسر شما در بسیاری از موقعیت های اجتماعی بسیار دردسرساز است و دوستان و خانواده ی شما تعجب می کنند که چرا شما اینها را نمی بینید.ما اکنون توصیه های موثری را برای تعدیل رابطه یا اصلاح فرد خود شیفته، پیشنهاد می کنیم. اما به خاطر داشته باشید زندگی با کسی که این بیماری را دارد صرف نظر از صبر و حوصله و قوای شما، بسیار دشوار است.
ابتدا مراقب خودتان باشید
وقتی که بحث مراقبت دائمی در کار باشد، زندگی با فرد خودشیفته نیازمند داشتن صبر و مقاومت هرکولی است. در مفهوم واقعی شما همیشه مشغول انجام وظیفه هستید.
شخص خود شیفته نیاز پایان ناپذیری به تحسین و تمجید شما دارد و هرگز ازیابی استعداد و کیفیت های منحصر به فردش کافی نخواهد بود.
فرد خودشیفته عزت نفس همه را لگد مال می کند، مگر شخصی که اعتماد به نفس زیادی باشد. به خاطر داشته باشید که شخص خود شیفته، فقط بادست کم گرفتن استعدادها و ویژگی های اطرافیانش به ویژه آن هایی که این فرد را دوست دارند،احساس خوبی پیدا می کند.برای اینکه از لحاظ روانی سالم بمانیم باید زمانی را به خودتان اختصاص بدهید.البته بسیار پیش می اید که همسرتان در هر نوبت مانع کار شما شود. ضرورتا اگر می خواهید همسر خود شیفته تان به اهدافش برسد، شما هم باید تلاش کنید در سلامت احساسی تان، جوان بمانید.
♀️سعی کنید آینه ی رفتار شخصیت خود شیفته باشید♀️
به خاطر داشته باشید که همسر خودشیفته ی شما، درسطح احساسات یک کودک شکننده است. یکی از کارهای کلیدی که می توانید به طور منظم انجام دهید، توجه مثبت و بی قید و شرط است.زمانی که روانشناسان با بیمار خود شیفته کار می کنند، این زا انعکاس آینه وار خود شیفتگی می نامند. همسر شما نیازمند جلب رضایت از ناحیه ی شما است. ضرورتا شما باید نشان دهید که بچه خوب ،با ارزش ، کارآمد و شایسته ای است و هرچیزی که هست قابل قبول است .انعکاس آینه وار خودشیفته که ازطریق تحسین و تمجید مثبت از طرف شما ،لبخندزدن ودرک متقابل او ،ابراز همدردی به گونه ای هماهنگ ،آرام و دقیق برای چیزهایی که هر روز تجربه می کند ،به او کمک کند از دوره های شدید خشم یا افسردگی که به جان این تیپ شخصیتی می افتد ،اجتناب کند .
در نظر داشته باشید که انعکاس بی قید و شرط دائمی ،کاردشواری است و می تواند هزینه زیادی برای شما داشته باشد .این تاکتیک ممکن است نهایتا همسرتان را تغییر ندهد ،اما می تواند رابطه ی شما را آسان تر کند و درگیری ها را کاهش دهد.
مراقب حسادت های همسرتان باشید
یک اصل ثابت، در همسر خود شیفته وجود دارد. آنها هر گونه شکایت یا ناراحتی از سوی دیگران را درباره ی رفتاراشان حسادت تلقی می کنند .آنها انتظار دارند که هر کسی بلافاصله کمال و استعدادهای درخشان این گونه افراد را بشناسد.در نتیجه هر گونه ابراز تنفر و بی میلی از ناحیه ی دیگران، علامت حسادت تلقی می شود.بنابراین اگر ادعاهای خودبزرگ بینی همسرتان را در خصوص قدرت خاص در برخی رشته ها زیر سوال ببرید، تعجب نکنید که با عصبانیت به شما بگوید حسود هستید.
به جای اینکه در بحث وارد شوید، به خاطر داشته باشید که این مکانیسم دفاعی اولیه فرافکنی است.حقیقت این است که همسرتان نسبت به شما و دیگران حسادت می کند و این احساس، غیرقابل قبول است. البته او این رشک و حسد را به دیگران نسبت می دهد. او از این ترفند استفاده می کند تا شخصیت شکننده ی خودش را محافظت نماید. باید برای خشم و عصبانیت فرد خود شیفته، محدودیت تعیین کنید.
همسر خود شیفته مستعد خشم و عصبانیت است که تقریبا همیشه نتیجه ی احساس تهدید نسبت به شخصیت شکننده اش می باشد .اگر همسرتان مستعد عصبانیت است، مطمئن شوید که شما و بچه ها از لحاظ جسمی و فیزیکی در امان هستید و محدودیت هایی را برای رفتاری که قرار است متحمل شوید، وضع کنید زیرا احتمال دارد همسرتان مرتکب خشونت فیزیکی شود ویا حرف های توهی آمیزی از لحاظ احساسی به شما بزند.
بنابراین بی توجهی به اعتقاداتش باعث حرف های تحقیرآمیز ، ودر نتیجه چالشی بزرگ می شود. هرچه شما کوچک تر شوید او بزرگ تر می شود.
اگاهی از شخصیت خود شیفته به نفع خودتان استفاده کنید
زمانی که در نیروی دریایی به عنوان روانپزشک فعالیت می کردیم، معمولا برای افسران ارشد مشاوره ارائه می دادیم. اگر درمیان کارکنان کشتی فرد خود شیفته ی سر برمی آورد، گاهی از کاپیتان می خواستیم با خودشیفتگی او همراه شود. به کاپیتان پیشنهاد می دادیم به جای اینکه با شخصیت های خود شیفته درگیر شود، از اظهار نظرهایی مانند : شما می دانی مسئولیت خاصی وجود دارد وبه یک فرد با استعداد و مستقل نیاز دلرم..! فکر می کنم نسبت به ملوانان این بخش بهتر هستی.نظر خودت چیست؟ استفاده کند.
هر خود شیفته ای که برای خودش احترام قائل است، چنین دعوتی را برای بزرگ جلوه دادن خود، رد نمی کند و با خوشحالی تبعیت می کند.کاپیتان سپس یک سری وظایف تکی روی کشتی به آنها می داد ،جایی که سپری کردن این دوره در دریا غرور ملوان ره خدشه دار نمی کرد . ممکن است در رابطه گاهی بتوانید تکنیک مشابهی را استفاده کنید مثلا :” از داشتن تو خیلی خوشحالم ،زیرا بسیاری ازمرد ها نمی توانند درک کنند که راجع به چه چیزی حرف می زنم..”هر چند چنین دعوتی کاملا دقیق نیست اما برای خود بزرگ بیینی فرد خود شیفته خوشایند است و ممکن است ،تلاش کندتا توصیف شما را درباره ی خودش به گونه ای حساس ارزیابی کند.
کوچک ترین نشا نه های حس همدردی را تقویت کنید
شاید بزرگترین چالش برای هرخودشیفته ،ظرفیت همدردی باشد .فرد خودشیفته برای فهم احساس شما و آن چه در رابطه،تجربه و احساس می کنید شدیدا دچارمشکل است .ازآنجایی که فانتزی های خود بزرگ بینی ،تمام وقت خودشیفته را به خود اختصاص می دهد ،برای همسر خودشیفته گوش دادن به حرف شما و دیگران بسیار دشوار است. بنابراین بهتر است که با نهایت تحسین و تشویق ،هرگونه حرکتی را در جهت همدردی تقویت کنید .بعضی وقت ها باید به دقت شرح دهید که چه احساسی داشتید ، زمانی که همسرخودشیفته حرفی زد یا کاری کرد و شما غرورش را جریحه دار کردیدو نقل کنید “وقتی تو گفتی…من فکرمی کنم، آیا احساس ناراحتی یا حقارت پیداکردی ؟” اگرهمسرخودشیفته تان نظری درمورد این تفسیر داشته باشد ، درمورد نگرشش اظهارنظرکنید وآن را تقویت کنید.
روان درمانی تلاشی طولانی مدت است
فرد خودشیفته مانند دیگر افرادی که بیماری شخصیتی دارند در مقابل ورود به درمان مقاومت می کند. مقاومت ،عامل مخربی برای درمان است.بیمارخودشیفته که احساس می کند تهدید شده ،تلاش می کند تا اعتبار پزشک را زیرسوال ببرد وتلاش میکند کنترل جلسات را به دست بگیرد. حتی با پزشک بحث وجدل می کند وسعی دارد نشان دهد پزشک چیزی نمی داند ! البته همه ی این ها در خدمت دفاع از یک خود شکننده است .در زمان های دیگر پزشک ممکن است احساس کند که بیمار چقدر آسیب پذیر است .درمان می تواند آن قدر برای شخص خودشیفته جنبه ی تقویتی و حمایتی داشته باشد که اگر این را می دانست ،هیچ وقت درمان را رها نمی کرد .مانند بیشتر افراد مبتلا به بیماری شخصیتی ،این گونه افراد معتقدند که واقعا به درمان نیاز ندارند.همان گونه که ممکن است قبلا تجربه کرده باشید ،همسرخودشیفته تان هرمشکلی را به شما نسبت می دهد.یک استراتژی در این رابطه این است که خودتان وارد درمان شوید و از او بخواهید از طریق ملحق شدن به شما در برخی جلسات برای ملاقات با پزشک کمک تان کند.
♀️چه موقع وقت ترک کردن او است؟♀️
علی رغم استراتژی های سازش با شخص خود شیفته و شاید بهبود اوضاع برای مدتی ، به سختی می توان تصور کرد که با همسر به شدت خود شیفته، رابطه دوام بیاورد یا در طولانی مدت سالم بماند. بعد از مدتی ممکن است خسته شوید، عزت نفس تان بسیار کاهش یابد با سطح تنفرتان نسبت به تقاضاهای دائمی همسر برای تشویق و تحسین آن قدر بالا برود که نتوانید ادامه دهید.
زمانی که وقت ترک کردن رسید، نسبت به عصبانیت فرد خود شیفته مراقب باشید و آسیب های ناشی از خود شیفتگی را در نظر بگیرید.اگر همسر شما سابقه ی خشم به خاطر دست کم گرفته شدن یا زیر سوال رفتن را داشته باشد و اگر سابقه ی خشونت فیزیکی دارد ، لطفا مراحلی را طی کنید تا فرایند ترک را به طور ایمن انجام دهید.همسر یا نامزدتان در مورد ترک شما چنین استدلال می کند (اگر او می دانست چه جواهری در قلبش دارد، هیچ گاه تصور متارکه رو نمی کرد ) و تعجب نکنید زمانی که شخص خودشیفته به دیگران می گوید که خودش شما را ترک کرده است ! شخصیت خود شیفته ، برای محافظت از خودش واقعیت را تغییر می دهد و حتی وارونه جلوه می دهد.